
ولگردهای مجازی!
ارسال در 13 سپتامبر 15 - بازدید: 3,218 مشاهدهبسم الله حتما تا به حال در فضای مجازی با افرادی روبرو شده اید که با ادبیاتی بسیار تند و تیز و استفاده از کلماتی زننده، به همه مخالفان خودشان می تازند و تنها...
بسم الله
حتما تا به حال در فضای مجازی با افرادی روبرو شده اید که با ادبیاتی بسیار تند و تیز و استفاده از کلماتی زننده، به همه مخالفان خودشان می تازند و تنها نظر خودشان را می پذیرند، در تمام موارد خود را برتر از دیگران می دانند، در تمام حوزه ها در قامت یک کارشناس نظر می دهند، دیگران را در هر شأن و رتبه ای که باشند نقد و حتی تخریب و تحقیر می کنند، در پاسخ به انتقاد دیگران از رفتار یا عملکردشان می گویند فضا عمومی است و هر چه دوست دارم می نویسم و الی آخر! من از این دسته از آدم ها متنفـرم. تنفرم وقتـی بیشتر می شود که بفهمم این افراد داعیه مذهبی و حزب اللهی بودن یا مدافع رهبـری بودن هم دارند. این دسته از افراد، هر روز در همه سایت ها و شبکه هایی که می شناسند بیخود و بی جهت و بدون هیچ هدف از پیش تنظیم شده ای، سرک می کشند، از این گروه به آن گروه مطالب را کپی می کنند و با این کپی کردن ها احساس می کنند که چه سهم بزرگی در آگاهی بخشی به مخاطبان خود دارند. اگر توفیق باشد با چهار نفر هم جدل و جنجال به راه می اندازند سر هیچ و پوچ و اعصاب خودشان و کسانی که در سایت ها و گروه ها هستند را خرد خاکشیر می کنند! در نهایت هم وقتی طرف مقابل در برابرشان به اصطلاح کم نیاورد و به جدل ادامه داد، شروع به نثار کردن فحش های به روز و آبدار به روح آبا و اجدادشان می کنند و این قصه سر دراز دارد!! به هر حال این وصف موجزی بود از کاربرانی که اسم شان را گذاشته ام « ولگردهای مجازی » !
یکی از آسیب ها و آفت های فضای بی در و پیکر اینترنت و جدیدا شبکه های اجتماعی همین است که مخاطبان این فضا وقتی با حجم انبوهی از اطلاعات، تصاویر، اخبار، ویدئوها و … روبرو می شـوند، احساس می کنند که دانش بسیاری کسب کرده اند و از همه چیز سر در می آورند! به قول یکی از اندیشمندان عرصه ی ارتباطات، در گذشته حجم اطلاعاتی که برای عموم مردم می آمد کم بود و عموما هم این اطلاعات کم، به درستی فهمیده و اجرا نمی شد. اما حالا به یک بدبختی بزرگ دچار شده ایم که نه تنها اطلاعاتی که به سمت ما می آید بسیار زیاد است بلکه میزان نفهمیدن این اطلاعات هم بسیار زیادتر از حد معمول است! بارش اطلاعات، انسان های امروزی را بیچـاره کرده است. این بارش اطلاعات، فضای ذهنی افراد را مملؤ از مطالب و محتواهایی می کند که اساسا افراد کمترین نیاز به آنها را در طول زندگی ۷۰-۸۰ ساله خود احساس نخواهند کرد. وقتی که این فضای ذهنی با اطلاعات و محتواهای پوچ و خالی از دانش منطقی و کارآمد پُر می شود دیگر جایی برای دریافت اطلاعات و آگاهی های لازم زندگی باقی نمی ماند ؛ بر همین مبنا عموم افرادی که مورد هجوم بارش اطلاعات در فضای مجازی قرار گرفته اند، در مقابل پذیرش دانش منطقی و اخبار کارآمد مربوط به فضای حقیقی زندگی به شدت مقاومت می کنند و تمام توان خودشان را به کار می بندند که اثبات کنند آنچه از فضای مجازی آموخته اند و یا دیده اند و یا شنیده اند حقیقت دارد و گفته های طرف مقابل اشتباه است ! معمولا این افراد نسبت به خواندن متن های کمی طولانی بی رغبت هستند و همین امر باعث کاهش شدید میزان کتابخوانی در کشور شده است. یک اندیشمند غربی گفته بود : « برای نابودی یک فرهنگ نیاز نیست کتاب ها را بسوزانند، کافیست کاری کنید مردم کتاب نخوانند » !
افراد به اصطلاح مذهبی هم که اسیر فضای مجازی شده اند یا در گروه های مختلف در قامت یک کارشناس مسائل مذهبی به پاسخ گویی شبهات می پردازند (بدون ذره ای آگاهی و مطالعه در منابع دینی) و آش را شورتر از آنچه که هست می کنند یا اینکه مطالب بی سر و ته و بی منبع را به اسم محتوای مفید و اثرگذار دائم در این گروه و آن گروه کپی می کنند ؛ مثلا طی ۶ ماه گذشته این پیام بیش از ۲۰ بار برای بنده ارسال شده که امشب ماه خانه خدا را طواف می کند و اگر امشب دعا کنی خدا مستجاب می کند و فلان و … ! یا مطالبی که به اسم حدیث جابجا می شود اما هیچ وقت هیچ معصومی آنها را بیان نکرده است و دردناک ترین بخش ماجرا این است که منابعی را ذیل این مطالب بی سر و ته درج می کنند که ابدا در آنها مطالب ادعایی وجود ندارد! آیا دیدن این مطالب بی ریشه و بی محتوا و تلاش در جهت نشر مطالبی پوچ و خالی از اندیشه برای شما هم ناراحتی ایجاد می کند یا نه ؟ عده ای هم که در جامعه با عنوان « ولایی » و « بسیجی » شناخته می شوند، به جای مشغول شدن در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و تلاش برای گفتمان سازی، دائم یا به تخریب دولت و نصب برچسب های خائن و منافق و دزد به اهالی دولت می پردازند یا مترصد هستند که کسی کوچک ترین تشکیکی در مورد مسئله ی ولایت فقیه ایجاد کند و روی سرش خراب بشوند و او را به هزار کار نکرده متهم کنند و یا اینکه به طور پیاپی تصویر و مدح رهبری را منتشر می کنند تا به خیال خام خودشان ولی فقیه را به مردم بشناسانند!!!! انتظار رهبـری از جامعه ی جوان و با ایمان امـروز علم آموزی، علم آموزی و علم آموزی است! ایشان در سال ۸۲ که به دانشگاه امیرکبیر رفته بودند در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه اولویت فعالیت یک دانشجو در دانشگاه چیست ؟ می گویند : « علم آموزی »! نگفتند فعالیت در تشکل های دانشجویی اولویت فعالیت است! گفتند : علم آموزی! چه میزان از فعالان تشکل های دانشجویی، جزء دانشجویان نمونه و برتر علمی دانشگاه محل تحصیل شان هستند ؟ وقتی که یک جامعه پشتوانه ی علمی مناسبی نداشته باشد، پشتوانه ی فرهنگی نداشته باشد با یک تلنگر می شکند و فرو می پاشد ؛ بخواهیم یا نخواهیم ! به قول رهبری « خدا با هیچ ملتی شوخی ندارد » !… جامعه ی جوان و تقریبا میانسال ایران امروز به این سمت و سو در حال حرکت است که افراد کمی انگیزه و اراده ی کسب اطلاعات و آگاهی های مفید بوسیله مطالعه کتاب های مختلف را دارند و عموما با مشغول شدن به شبکه های مختلف مجازی، وقت و انرژی خود را در این راه بی سرانجام صرف می کنند.
حرف آخر : هر کسی بدون هدف وارد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی شد، قطعا کسانی هستند که او را در راستای اهداف خودشان به ابزار تبدیل کنند … والعاقبه للتقوی
انتشار : وقتی معتادان به لایک پیاده نظام جنگ نرم دشمن می شوند!
چرا اینقدر کم کار شدید ؟
من به شخصه نوشته هاتون رو همیشه می خونم
اعتقاد دارم که نیازی نیست همیشه و در هر همه حال بنویسم ؛ وقتی که نیاز باشه و حرفی برای گفتن داشته باشم می نویسم.
برخی از تحلیل ها و یادداشت ها عملا تکرار مکررات هست ؛ یعنی خواننده و شنونده همه حرف هایی که در یک تحلیل و یادداشت بیان میشه رو می دونه، لذا نیازی نیست که وقتی حرف جدیدی برای گفتن نداریم دست به قلم بشیم.
شما لطف دارید 🙂
توصیه های صادق شیرازی برای پیاده روی اربعین
http://sayberi174.persianblog.ir/post/1733/
جنبه طنز داره
رنگ و بوی تهمت داشت!
سلام
یادش به خیر، میاومدیم اینجا مطلب میخوندیم، کامنت میذاشتیم و سؤالامون رو می پرسیدیم!
جوونی کجایی که یادت به خیر 🙂
سلام
واقعا یادش بخیر!!
ولی به زودی باز می گردم ان شاء الله 🙂