
از “تروییکا” تا “کدخدا” … (۱)
ارسال در 12 مه 18 - بازدید: 1,742 مشاهدهاز “تروییکا” تا “کدخدا” و رجوع مجدد به “تروییکا” (۱) پس از توافق سعدآباد که در زمان خاتمی به مدیریت حسن روحانی، دبیر وقت شورای امنیت ملی اتفاق افتاد، پرونده هستهای ایران به شورای...
از “تروییکا” تا “کدخدا” و رجوع مجدد به “تروییکا” (۱)
پس از توافق سعدآباد که در زمان خاتمی به مدیریت حسن روحانی، دبیر وقت شورای امنیت ملی اتفاق افتاد، پرونده هستهای ایران به شورای امنیت رفت؛ در آن زمان مذاکره با تروییکای اروپایی [انگلیس، فرانسه و آلمان] و نه گروه ۵+۱ [آمریکا، چین، روسیه، انگلیس، فرانسه + آلمان] صورت گرفته بود.
ایران در موضع ضعف
هیلاری کلینتون در کتاب خاطراتش مینویسد: “در سال ۱۹۹٧ (۱۳٧۶) که رییسجمهور در ایران عوض شد [و خاتمی بر سر کار آمد] احساس کردیم به ما چراغ سبز نشان میدهد؛ در جریان افغانستان با ما همکاری کرد و اینجا اولین جایی بود که احساس کردیم باید پیچ تحریم را سفت کنیم، زیرا ایران موضع ضعف گرفته بود”.
حسن روحانی هم در صفحه ۵۹۹ کتاب خاطرات هستهای خودش اینگونه مینویسد: “اروپا در مذاکرات سعدآباد تعهد کرد تا زمانی که نطنز در تعلیق است، پرونده ایران را به شورای امنیت نفرستد، اما بهمن ۸۴ نقض عهد کرد؛ در شرایطی پرونده هستهای به شورای امنیت ارجاع شد که نطنز در تعلیق بود” و این درحالیست که روحانی در صفحه ۶۱۱ به این نکته هم اشاره میکند که “در دولت نهم (احمدینژاد) هم تعلیق نطنز ۸ ماه ادامه یافت”.
تعلیق یا تعطیلی؟
علی لاریجانی، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی در تاریخ ۱۴ خرداد ۹۲ در برنامه تلویزیونی شناسنامه بخش دیگری از جزییات را اعلام کرده و میگوید: “غربیها در سال ۸۴ تعطیلی فعالیتهای هستهای ایران را میخواستند و به تعلیق هم راضی نبودند؛ وزیرخارجه آلمان به صراحت گفت ما هیچ وقت نگفتیم شما فعالیتهای خود را تعلیق کنید، حرف ما همیشه این بوده که شما باید فعالیتهای خود را تعطیل کنید؛ همان موقع آقای خاویر سولانا (نماینده وقت اتحادیه اروپا) با من تماس گرفت و گفت خرابکارها (آمریکاییها) کار خودشان را کردند، من از شما عذرخواهی میکنم!” لاریجانی در اینجا متذکر میشود که “میخواستند یک فشار مضاعف هم بر ایران وارد کنند تا از این طریق شرایط خاورمیانه را تغییر دهند”.
هیلاری کلینتون در ادامهی خاطراتش مینویسد: “[اما] رییس جمهور دیگری (احمدی نژاد) آمد که ادبیات تندی داشت و ما مجبور شدیم عقبنشینی کنیم؛ ایران در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) پیشرفت فوقالعادهای در منطقه کرده بود و حزبالله و حماس، اسراییل را شکست داده و به بنبست کشاندند؛ پادشاهان عرب هم با ترس نظارهگر وضعیت منطقه بودند”.
ملت ایران، هسته ای است!
در این میان، دولت اول احمدینژاد با فک پملپ به غنیسازی و افزایش سانتریفیوژها ادامه میدهد تا اینکه دکتر احمدینژاد در تاریخ ۲۵ اسفند ۸۵ اعلام میکند: “شما فکر میکنید که اگر جمع شوید و کاغذ پاره صادر کنید، می توانید جلوی ملت ایران را بگیرید؛ شما در ۲۸ سال گذشته ما را محاصره اقتصادی و تحریم کردید، اما امروز ملت ایران هستهای است”.
در این وضعیت و با ادامه غنیسازی و افزایش سانتریفیوژها، جورج بوش که در تاریخ ۹ بهمن ۸۲ در زمان دولت خاتمی، ایران را “محور شرارت” خوانده بود، در سال ۸۶ با واسطهگری عمان به دولت ایران، درخواست مذاکره میدهد؛ جالب اینجاست که در زمان خاتمی، بوش چندی پس از اینکه خاتمی گفتگوهای تمدنها را مطرح کرده بود، ایران را محورت شرارت خوانده بود.
منت کشی بوش!
آقای نوبری، سفیر ایران در شوروی سابق و حامی میرحسین موسوی که در تاریخ ۱۱ دی ۹۵ در برنامه جهانآرای شبکه افق حاضر شده بود به اصرار آقای خوشچشم که از اهالی رسانه است، ماجرای منتکشی بوش در دولت اول دکتر احمدینژاد را فاش میکند که آقای خوشچشم در تکمیل آن میگوید: “سال ۸۶ پادشاه عمان تماس میگیرد که ما یک هواپیما بفرستیم و فلانی را به اینجا بیاورید؛ این اقتدار ما را نشان میدهد که بوش جنگجو که در دو کشور بیخ گوش ما لشگر فرستاده به تونی بلر [نخستوزیر اسبق انگلیس] میگوید، نه فقط به نمایندگی از آمریکا، بلکه از طرف کل جهان غرب برای مذاکره با ایران به عمان برو”.
البته هواپیمای نمایندگان ایران، هیچ وقت از زمین بلند نشد، چرا که احمدینژاد در تاریخ ۲۸ مهر ۸۶ با اخراج علی لاریجانی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی، همانند اخراج روحانی از همین سمت در ۲۴ مرداد ۸۴، بازی را به هم زده بود و سعید جلیلی را جایگزین کرده بود…
ادامه دارد …