
تدریس، نگرش، کاوش در مدرسه
ارسال در 19 اکتبر 18 - بازدید: 1,465 مشاهدهیکی از ویژگی های دانش آموزان در دوران تحصیل در مدارس متوسطه، این است که شوق زیادی برای پرسیدن و دانستن دارند. درس هایی مثل علوم تجربی، علوم اجتماعی و دینی عمدتا سه هدف...
یکی از ویژگی های دانش آموزان در دوران تحصیل در مدارس متوسطه، این است که شوق زیادی برای پرسیدن و دانستن دارند. درس هایی مثل علوم تجربی، علوم اجتماعی و دینی عمدتا سه هدف پرس و جوی دانش آموزان قرار می گیرند. معلم با این اشتیاق چگونه باید مواجه شود؟
تدریس محققانه
تا زمانی که سرچشمه ی تدریس ما پژوهش مدرس و معلم نباشد، کمترین پرسشی در ذهن دانش آموز ایجاد نمی شود. به دلیل اینکه مدرس و معلم در حال تکرار آموخته های سال های پیش خود است و در تکرار مکررات، نمی توان خلاقیت و شکوفایی را یافت. گام نخست این است که معلم و مدرس، در چهارچوب مطالب درس، زوایایی که از دید دانش آموزان پنهان مانده است را روشن نموده و کمی آن ها را شرح دهد.
در این صورت دو هدف محقق خواهد شد: ۱- ذهن مدرس و معلم برای یافتن نکات جدید شکوفا می شود ۲- دانش آموزان می فهمند آنچه که می خوانند چندان که پیش از آن تصور می کردند بیخود و بی هدف نیست و می توان از مطالب درسی هم نکات جدیدتر و کاربردی تر آموخت.
نگرش محققانه
هنگامی که همه چیز را قطعی و کامل ندانیم و پس از بیان هر جمله ای بگوئیم: «البته شاید آنچه که من گفتم راه نقض هم داشته باشد و حتما آنچه که من می گویم درست نیست»؛ در اینجاست که به ذهن دانش آموز حق داده ایم تفکر کند، تأمّل کند و آنچه را که درباره ی موضوع درس – هر چند کاملا غلط باشد – به ذهنش می رسد بیان کند. هیچ مدرس و معلمی نمی تواند در کلاس درس بگوید: «آنچه می گویم اشتباه است»! این جمله ذهن دانش آموز را بمب باران می کند و حرف های معلم را دیگر نمی پذیرد. چون کسی که اقرار می کند من اشتباه می گویم، حرف های دیگرش هم شاید اشتباه باشد! اما اگر صحبت هایمان را قطعی ندانیم، این بهترین راه است.
چنانچه با این نگرش تدریس انجام شود دو هدف دیگر در کلاس درس پدیدار می گردد: ۱- مدرس و معلم همیشه به دنبال یافتن زوایای جدید در درس و راه های نوین برای انتقال مفاهیم درسی است ۲- دانش آموز خودش را در کلاس یک موجود کم مصرف ندانسته و به طور فعال در جریان یادگیری و یاددهی قرار می گیرد. گاه ممکن است در همین فرآیند، معلم نکات جدیدی را از زبان دانش آموزان بشنود و به علم خودش بیفزاید. همیشه که نباید معلم به دانش آموزان یاد بدهد.
کاوش محققانه
پس از اینکه فرآیند تدریس به پایان رسید، مدرس و معلم بایستی زوایای پنهانی که با کمک دانش آموزان یافت شده است را دسته بندی کرده و یک پرسش جدید از دل همان یافته های دانش آموزی بیرون بیاورد. همان یک پرسش بایستی زمینه و پایه ی آغاز جست و جوی فکری و علمی دانش آموزان باشد. در آغاز، برخی سرسختی نشان داده و این کار را سخت می دانند؛ برخی دانش آموزان هم اصلا توجهی نمی کنند و بدون انجام دادن فعالیتی از فضای ذهنی ساخته شده خود را بیرون می کشند؛ اما اگر یک نفر را هم ترغیب به تحقیق کنید، نشان دهنده موفقیت تمام و کمال شما در تدریس و موفقیت نسبی فرآیند یادگیری است.
با ترغیب دانش آموزان به تحقیق و پژوهش به آنها یاد بدهیم تا هنگامی که برای به دست آوردن آگاهی و دانش کوشش نکنند، چیزی دست گیرشان نخواهد شد و آنها جز یک دانش آموز ساکت و مؤدب هیچ ویژگی دیگری در ذهن معلم و مدرس نخواهند داشت.
البته کسی از دانش آموزان متوسطه انتظار انجام تحقیق میدانی یا علمی – پژوهشی ندارد! منابع دانش آموزان را باید معلم و مدرس مشخص کند؛ مثلا در درس دینی، معلم به دانش آموزان بگوید در کتاب های علوم تجربی تان جست و جو کنید و درباره ی «خون» هر چه پیدا کردید بنویسید و به کلاس ارائه بدهید. با این کار دو هدف محقق می شود: ۱- معلم ممکن است آنچه را که نمی دانسته در تحقیقات و پژوهش های انجام شده دانش آموزان بیابد ۲- دانش آموزان رفته رفته به پژوهش و کاوش در کتاب ها برای یافتن پاسخ پرسش های معلم یا پرسش های خود علاقه مند شوند.
مسعود صفری