
پروژه ی تطهیـر مشایی از رجس !
ارسال در 29 آوریل 13 - بازدید: 2,000 مشاهدهیکی از نکاتــی که همواره در باره ی جناب اسفندیار رحیم مشایی مطرح می شود « ترویج تفکر پلورالیسم و اومانیسم » است. در همین رابطـــه ، خبرگزاری فارس روز ۱۷ فروردین مصاحبه ای...
مقصودم نقد مطلب منتشره جناب شریف زاده نیست، چون این کار فرصت لازم می طلبد که بنده ندارم … ولیکن به چند قسمت از صحبت های ایشان اشاره می کنم و ابهامات را نیز عنوان می نمایـم. مقدمه مطلب ایشان در رابطه با انسان کامل و عدم معرفت حقیقی به خداوند می باشد. سپس نرم نرمک شروع به بیان عقاید جناب مشایی از زبان عرفا می نمایند ! مثلا در یک جا می گویند « تعریف کامل انسان را باید در عرفان اسلامی و منابع اسلامی جستجو کرد اما این منابع اسلامی را عرفا بهتر از سایر دانشمندان شاخه های علوم اسلامی بدست آورده اند » و چندین سطر بعد از بیان این نکته می گوید « ما اگر بتوانیــم انسان را همان طور که دکتر احمدی نژاد و مهندس مشایی تلاش می کنند تعریف کنند، درست در جهان بشناسانیم بذر یک تمدن نوین جهانی را گذاشتــــه ایــم » ! خوب آیا نمی شد همان ابتدای کار بگویند منظورم از « عرفا » جناب مشایی و مقصودم از « عرفان » عقاید ایشان است ؟ بهتر نبود به جای اینکه جناب مشایی را با امثال امام خمینی و مرحوم آیت الله شاه آبادی مقایسه کنند ، مستقیما از شخص مشایی مایه می گذاشتند ؟ آقای شریف زاده! آیا امام خمینی رحمه الله علیه بخاطر ارائه تعریف جدید از « انسان » بود که در حوزه های علمیه خون دل می خوردند ؟
نکته ی دیگری که جناب شریف زاده دائما در مطلب شان به آن اشاره می کنند « نشاندن بذر تمدن نوین جهانی در دنیا با ارائه تعریف عنوان شده از انسان از سوی مهندس ! مشایی » است. در این مورد چند سؤال به وجود می آید :
۱٫ آنچه که اسلام به ما می گوید « خدا محور » بودن زندگی هایمان است و نه « انسان محور » بودن ! در این تمدن نوین جهانی « خدا » کجا به کار می آید ؟ چون بر اساس تعریفی که تا به حال از این تمدن نوین جهانی ارائه کرده اید و کرده اند نقشی از خدا نمی بینم ! هر چه هست شناخت انسان و انسانیت و انسان محور بودن هست !
۲٫ جایگاه ولایت فقیه و فقه در این تمدن نوین جهانی ! کجاست ؟ آیا همین که تعریف درستی از « انسان » ارائه بشود و تمام کسانی که در این دنیا در دایره « انسانیت » قرار می گیرند « خود واقعی شان » را بشناسند مشکل حل خواهد شد و به قول آقایان تمدن نوین جهانی جاری خواهد شد ؟ با پذیرش فرضیه آقایان، این سوال نیز مطرح است که آیا تضمینی وجود دارد وقتی انسان ها خود واقعی شان را بر اساس تفکری که به آنها القا می شود بشناسند یک تمدن مبتنی بر اصول دینی شکل بگیرد و « خدا » محور همه امور قرار بگیـــرد ؟
۳٫ ارتباط کلید واژه عنوان شده از سوی امام خمینی رحمه الله علیه و رهبر معظم انقلاب که « تمدن سازی نوین اسلامی » می باشد با « تمدن نوین جهانی » این آقایان چیست ؟ گزاره اولی به دنبال چیست و دومی چه ؟ آیا هر دو گزاره یکی هستند ؟ تفاوت دارند ؟ تفاوت هایشان چیست ؟
۴. مبنای حکومت حقه ای که حضرت صاحب الزمان علیه السلام پس از ظهور مبارک شان تشکیل خواهند داد بر اساس کدام عنوان می باشد. « خدا محوری » یا « انسان محوری » ؟
۵٫ در این تمدن نوین جهانی، هیچ حرف و صحبتی از دین و الهیات نیست. گر چه ادعا می کنید این نظریه را از متون عرفانی – اسلامی برداشت کرده اید و بزرگ ترین عارف معاصــر ما را نیـز جناب مشایی می دانید که توانسته این نظریه عظیــم را از درون این روایات و متون دینی و عرفانی استخراج کند لیکن عملا در این تمدن نوین تان ! مهر باطل بر الهیات و دین داری زده اید. پس جایگاه و مقام دین و الهیات چه می شود ؟
۶٫ شما مفهوم « جهان بینی » را در نوشته ها و عقایدی که از خود منتشر می کنید وارونه می نمایید و این امر چه اینکه از بعد درون دینی[الهی] یا برون دینی[مادی] به آن نگریسته شود قابل قبول نیست. جهان بینی یعنی نگرش انسان نسبت به خود، خدا، دیگران و طبیعت ! جسارتا در کلیت این « تمدن نوین جهانی » شما چیزی به نام جهان بینی قابل تعریف می باشد ؟
و چندین و چند سوال دیگــر که بیانش از حوصله مخاطب و حتی خودم نیز فراتر می رود؛ فلذا همین جا سوالات را به پایان می برم و ادامه نقد را در قسمت بعدی عرض می کنم.
سلام
احیانا اینجا نظر نگذاشته بودم؟ یا درخواب گذاشتم؟! چرا غیب شد؟ان همه زحمت کشیدم نظر گذاشتم این طوری احترام می گذارید؟
سلام
نظر ارسالی شما رو دیدم و تأیید هم کردم.
تغییـراتی در هاست انجـام شده که منجر به حذف نظرات ارسالی از دو روز گذشته شده.
بخش SMS سایت رو ببینید.