مطالب برگزیده

نهم ربیع الاول و داستان های آن!نهم ربیع الاول و داستان های آن!
  • تقلّب؛ نتایج و راهکارهای جلوگیری در مدرسه
  • بازگشت دوباره به “تروییکا” (۳)
  • از “تروییکا” تا “کدخدا” … (۲)
  • از “تروییکا” تا “کدخدا” … (۱)
  • چگونه با گذشت ۴۰ سال، جوان بمانیم؟
  • کارکرد حرم، مؤسسه و بیت امام چیست؟
  • یک نکته از این معنی؛ فاضـــلابِ آمَدنیـــوز!
  • قصه هایِ یک روحانیِ خسته!
آرشیو

آخرین مطالب

خمینیِ جوان آیت الله می شود! (۱)

خمینیِ جوان آیت الله می شود! (۱)

ارسال در ۰۸ دی ۹۴ - بازدید: 1,453 مشاهده

بازدیدها: 0نخستین روز مردادماه سال ۱۳۵۱ در قم، خاندان خمینی دارای نو‌ه‌ای شد که به سفارش پیر خاندان نام او را « حسن » گذاشتند. سیدحسن دوران خردسالی را به طور متناوب در نجف...

بازدیدها: 0

نخستین روز مردادماه سال ۱۳۵۱ در قم، خاندان خمینی دارای نو‌ه‌ای شد که به سفارش پیر خاندان نام او را « حسن » گذاشتند. سیدحسن دوران خردسالی را به طور متناوب در نجف و قم می‌گذراند تا اینکه زمان تحصیل فرا می‌رسد. تحصیلات ابتدایی او در نجف آغاز و در قم و تهران ادامه پیدا می‌کند. کمتر از ۶ ماه به انقلاب مانده که همراه با پدر و مادر رهسپار « نوفل لوشاتو » شده و مدتی را در کنار امام زندگی می‌کنند. چند روز پیش از هجرت امام از پاریس به تهران نیز، راهی آلمان شده و در منزل دائی خود ساکن می‌شود و یک ماه بعد هم به ایران نزد پدربزرگ بازمی‌گردد.

سیدحسنِ نوجوان که مدرک سیکل می‌گیرد اصرارهای پدربزرگ آغاز می‌شود که : « حسن، برو طلبه شو که خیر دنیا و آخرت در طلبه شدن است. » خمینی جوان اما فعلا علاقه‌ای به حضور در حوزه علمیه ندارد و در سال ۱۳۶۶ چند ماهی را در جبهه می‌گذراند. پس از بازگشت، تحصیلات خود را در دبیرستان نیکان ادامه می‌دهد تا اینکه امام از دنیا می‌رود و تحصیل را نیمه‌تمام باقی می‌گذارد. روزهای پایانی سال ۱۳۶۸ هنگامه‌ی ورود خمینی جوان به حوزه‌ی علمیه فرا رسیده و او در نخستین گام وارد حوزه علمیه‌ی رضویه‌ی قم شده و پس از مدت کوتاهی نیز به مدرسه‌ی کرمانی‌ها می‌رود. سال ۱۳۶۹ هم به اصرار پدر، دیپلم خود را از دبیرستان نیکان دریافت می‌کند و سپس به تحصیلات حوزوی خود در مدرسه کرمانی‌ها ادامه می‌دهد.

خمینی جوان مسئول می‌شود!

کتاب‌های جامع‌المقدمات، منطق مظفر، سیوطی، مغنی اللبیب، شرح لمعه و مختصرالمعانی که کتاب‌های مبتدیان در ادبیات عرب و فهم دانش منطق است و طلاب در بدو ورود به حوزه‌ی علمیه آنها را می‌خوانند در سال ۱۳۷۰ به متونی برای تدریس سیدحسن در مدرسه کرمانی‌ها تبدیل می‌شوند. تمام سابقه علمی خمینی جوان در حوزه علمیه تا سال ۱۳۷۳ به همین جا ختم می‌شود و پس از آن سطوح بالاتر حوزه را مانند سایر طلاب طی می‌کند تا اینکه پس از مرگ پدرش مرحوم حجت‌الإسلام سید حمد خمینی، مسئولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار، تولیت حرم و بیت امام را عهده‌دار می‌شود.

واگذاری این مسئولیت به سید حسن جوان که به تازگی گام‌های ابتدایی تحصیل در حوزه‌ی علمیه را برداشته و هیچ‌گونه سابقه‌ی مدیریتی ندارد، علتی جُز این نداشت که پسرعموی او سیدحسین خمینی که از او مُسن‌تر و باتجربه‌تر است از مسیر و راه امام جدا شده و شایستگی انتصاب به این مسئولیت خطیر را ندارد و البته سید حسن پسر بزرگ سید احمد خمینی و تنها گزینه برای پذیرش این مسئولیت است.

برند بزرگ خمینی!

سیدحسن که پیش از انتصاب به تولیت حرم و بیت امام طلبه‌ای ساده با شخصیت و استعدادی معمولی بود به واسطه‌ی پسوند مشهور و مقبول خمینی و مسئولیت بزرگی که بر عهده‌ی او نهاده شده، در حوزه‌ی علمیه بسیار گرامی داشته می‌شود و مراتب علمی حوزه را بسیار سریع‌تر از آنچه که معمول است طی می‌کند تا جایی که تنها ده سال پس از آغاز تحصیل حوزوی و برخلاف روند طبیعی در حوزه‌ی علمیه در سال ۱۳۷۹ بر مسند تدریس دروس دوره‌ی سطح (معالم الأصول، رسائل، شرح لمعه، مکاسب و …) تکیه می‌زند و همزمان با انجام وظایف مربوط به مسئولیتی که در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام دارد به تدریس و تحصیل خود ادامه می‌دهد.

در این سال‌ها سیدحسن اما به علت سرگرم بودن به تحصیل و تدریس و سکوت همه‌جانبه درباره‌ی اتفاقات و مسائل مختلف کشور، شخصیتی مقبول از جانب تمامی جناح‌ها، جریانات و احزاب سیاسی داخلی به حساب می‌آید و هنوز نشانه‌ای از ورود او به مسائل سیاسی کشور یا همراهی‌اش با یک جناح یا حزب خاص و تأیید یا رد اتفاقات سیاسی و اجتماعی رخ داده در کشور دیده نمی‌شود. عمده‌ی فعالیت سیاسی خمینی جوان که با عنوان « یادگار امام » شناخته می‌شود منحصر به مصاحبه‌های کوتاه و انگشت‌شمار با مجلات و روزنامه‌های داخلی پیرامون شخصیت امام و ویژگی‌های پدرش و بعضا مسائل مربوط به فقه و اصول فقه است و شاید تا قبل از فتنه ۸۸ اثری از سیدحسن خمینی در هیچ جریان و اتفاق سیاسی نتوان یافت جز مصاحبه‌ای با هفته نامه شهروند امروز در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۶ که در آن با کنایه خطاب به فرمانده سپاه پاسداران که چند روز پیش از این مصاحبه و در آستانه انتخابات مجلس هشتم « ورود سپاه به انتخابات و تلاش برای حفظ وحدت اصولگرایان را وظیفه‌ی مهم بسیج » دانسته بود، می‌گوید : « یکی از بزرگترین معیارهایی که می‌توان گفت جامعه از راه امام خارج شده است یا نه، «حضور نظامیان در عرصه سیاست» است … فرماندهانی که مدعی پیروی از امام هستند اما در رقابت‌های سیاسی دخالت می‌کنند، در ادعای خود مبنی بر تبعیت از امام صادق نیستند »، پس از این اظهارنظر، سید حسن مورد انتقاد شدید نویسندگان اصولگرا به‌ویژه رسانه‌های حامی دولت نهم قرار می‌گیرد، اما دیگر خبری از او در عرصه‌ی سیاسی نمی‌شود.

آغاز سیاست!

یادگار امام که حالا به واسطه‌ی نام پدربزرگ و برند خمینی به یک مدرس والامرتبه در حوزه‌ی علمیه تبدیل شده است در سال ۱۳۸۸ بالاخره چهره سیاسی خود را نشان داده و در جریان فتنه‌ی به وجود آمده توسط ایادی استکبار و منافقان داخلی، هیچ‌گونه موضعی در قبال اتهامات مختلفی که به نظام و اصل ولایت‌فقیه وارد می‌شود اتخاذ نمی‌نماید و در عوض صداوسیما را متهم به دروغگویی درباره‌ی پخش تصاویری که حاکی از اهانت به تصاویر امام در جریان اعتراضات فتنه گران بود می‌نماید و در کنار هاشمی رفسنجانی تلویحا و تصریحا به حمایت از مواضع فتنه‌گران پرداخته و عملاً وظیفه‌ی خود که حمایت از اصول نظام و انقلاب و تبیین اندیشه‌های امام است را به دست فراموشی می‌سپارد. در مُردادماه همان سال بار دیگر با همراهی هاشمی رفسنجانی در جلسه تنفیذ ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد شرکت نمی‌کند و در برنامه‌ی حضور اعضای هیئت دولت در حرم امام نیز به استقبال رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت وقت نمی‌رود تا این فرض را به مرحله‌ی اثبات نزدیک کند که بیت امام به تکیه‌گاه و پشتیبانی محکم برای اصلاح‌طلبان و چپ‌گرایان تبدیل شده است تا محلی برای دفاع از آرمان‌های اصیل امام و انقلاب!

سید حسن حالا فعال‌تر شده و در بحبوحه‌ی فتنه‌، اقدام به نگارش نامه‌ای انتقادی خطاب به رئیس وقت سازمان صداوسیما در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۸ نموده و از پخش مستند « شاخص » در سیمای جمهوری‌اسلامی‌ایران که به گفته‌ی وی « تعریفی غیرصادقانه و تحریف‌آمیز » از امام به نمایش گذارده و « شخصیت جامع و کامل و مهربان و رهبری مقتدر امام را مخدوش می‌نماید »، « ابراز نگرانی و تأسف » می‌کند. عزت‌الله ضرغامی نیز در پاسخ به ابراز تأسف سید حسن، از پخش این مستند دفاع نموده و از او می‌خواهد همان‌گونه که به حکم فرزندی امام نسبت به برنامه‌های صداوسیما می‌تازد و آنها را غیرواقعی و تحریف‌آمیز معرفی می‌کند، درباره‌ی اتفاقات هشت ماه گذشته‌ی کشور (از خرداد ۸۸ تا بهمن ۸۸) نیز بیانیه‌ای بعنوان محکومیت صادر نماید که البته سیدحسن هیچ وقت چنین کاری انجام نمی‌دهد!

در نخستین روزهای خرداد ۱۳۸۹ در اقدامی که به باورهای مردمی درباره‌ی بیت امام آسیبی جدی وارد می‌نماید و یادآور اقدام نسنجیده سیدحسین خمینی در سال ۵۹ در دفاع از ابوالحسن بنی‌صدر است، خمینی‌ِ جوان در کنار اصلی‌ترین هدایتگران فتنه در داخل کشور قرار گرفته و به واسطه‌ی همین اقدام در ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی، شاهد اعتراض دسته‌جمعی گروه‌های مختلف مردمی نسبت به نخستین حرکت سیاسی و البته سکوت و بی‌تفاوتی‌هایش در قبال توهین‌ها و تهمت‌های مکرر به امام، ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی می‌شود. سید حسین خمینی نیز در سال ۱۳۵۹ در میانه‌ی اختلافات ابوالحسن بنی‌صدر و شهید رجایی به مشهد رفته و در جلسه‌ای باشکوه به دفاع از ابوالحسن بنی‌صدر می‌پردازد که مردم با این سخنرانی، تحریک شده و به سمت او هجوم می‌برند ؛ سید حسین نیز دست به اسلحه برده و قصد شلیک به سمت مردم را می‌کند که مأموران کمیته جلوی اقدام مسلحانه او را گرفته و با دستور مستقیم امام « تحت الحفظ » به تهران منتقلش می‌کنند و حتی امام دستور می‌دهند که اگر او دست به اسحله برد با تیر او را بزنند! سید حسین پس از عزل بنی‌صدر و فرار او از کشور و روشن شدن فتنه‌گری‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به دفاع از بنی‌صدر و همراهی با منافقین پرداخت و هیچ‌گاه به توصیه‌های امام گوش فرا نداد.

سید حسن نیز مورد توصیه‌ی پدر قرار گرفته بود : « به حسن و برادرانش این توصیه را می‌نمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند … و هرگز گرفتار تحلیل‌های گوناگون نشوند که دشمن در کمین است … ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای حرکت کنیم. هر چه ایشان گفت گوش کنیم، اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست. » با توجه به توصیه‌های امام و مرحوم سید احمد خمینی، آیا رفتار سیدحسن در فتنه ۸۸ که برخلاف مسیر رهبری حرکت کرد و موضعی موافق با فتنه‌گران اتخاذ نمود، مشابه رفتار سید حسین خمینی نیست ؟

ادامه دارد …

دیدگاه ها

4 نظر

0
Avatar
  • بهترین ها
  • قدیمی ترین
  • جدیدترین ها
  • سلام، مهمان
  • Avatar
    سما
    • ۱۳۹۴/۱۲/۰۲ در ۲۱:۵۰
    سلام الان چون سیدحسن احراز صلاحیت نشد، ادامه ندادین؟
    0 0 • پاسخ دادن
    • MaSouD
      MaSouD • نویسنده
      • ۱۳۹۴/۱۲/۰۵ در ۱۸:۳۹
      سلام علیکم ادامه ش رو نوشته بودم قبلا، چون طولانی بود خواستم که در دو بخش منتشر کنم که نهایتا چنین اتفاقی افتاد و انتشار ادامه ی این متن با این تصـور که سید حسن تأیید صلاحیت خواهد شد و پیش بینی اینکه با رأی بالایی هم به مجلس خبرگان خواهد رفت با اوضاعی که پیش آمد کمی بی معنا بود. در هر حال امشب ادامه ی این متن را با تغییراتی منتشر خواهم کرد. متشکرم
      0 0 • پاسخ دادن
  • Avatar
    حسینقلی
    • ۱۳۹۴/۱۰/۲۰ در ۱۱:۲۵
    سید حسین پسر حاج احمده آخه عکسش رو با سیگار دیدم سنش زیاد نشون داده میشد!!!
    0 0 • پاسخ دادن
    • MaSouD
      MaSouD • نویسنده
      • ۱۳۹۴/۱۰/۲۱ در ۰۱:۲۵
      پسر مرحوم سید مصطفی خمینی هستند نه سید احمد.
      0 0 • پاسخ دادن

منو اصلی

  • خانه
  • مشخصات، تحصیلات و …
  • تماس با من(سؤال، شبهه و …)
  • آواساز
  • اینستاگرام

تصویری

  • نهم ربیع الاول و داستان های آن!
  • پاسخی جامع به «آنچه درباره علی نشنیده ایم» (۳)
  • تقلّب؛ نتایج و راهکارهای جلوگیری در مدرسه
  • آیا می توانیم در باره ی “دین” حرف نزنیم؟
  • تدریس، نگرش، کاوش در مدرسه
  • “تربیتِ” حوزه علمیه چگونه است؟

لینک دوستان

  • مرکز فرهنگ و معارف قرآن
  • کتابخانه دیجیتال نور
  • پاسخ گویی به شبهات
  • مؤسسه حکمت و فلسفه
  • مرکز دایره المعارف اسلامی
  • پایگاه جریان شناسی دیدبان
  • مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر
  • رصد فکر
  • علامه مصباح یزدی
  • وحید یامین پور
  • قاسم صفایی نژاد
  • روح الله مؤمن نسب
  • حجه الإسلام زائری
  • دکتر حسین سوزنچی
  • سیاسی
  • اخلاقی
  • ابتذال سیاست دقیقا به چه معناست؟
  • چگونه با گذشت ۴۰ سال، جوان بمانیم؟
  • کارکرد حرم، مؤسسه و بیت امام چیست؟
  • واکنش های سخت روحانی به نقض برجام!
  • تناقض اصلاحات؛ ژست اصولگرایان!
  • یک چند کلمه ی ساده!
آرشیو
  • آیا می توانیم در باره ی “دین” حرف نزنیم؟
  • سؤال: چرا خداوند درباره ی آفرینشم از من سؤال نکرد؟
  • خدای من؛ خدای تو؛ خدای ما…
  • امام حسن (ع) چرا صلح کرد؟
  • غُصه ی جدید الإسلام ها!
  • دلتنگ ماه رمضان می شویم…
آرشیو
  • نقد و نظر
  • اجتماعی تربیتی
  • نهم ربیع الاول و داستان های آن!
  • “تربیتِ” حوزه علمیه چگونه است؟
  • نقد سخنرانی های آقامیری (۱)
  • کج فهمی های یک نایب اول!
  • خدای من؛ خدای تو؛ خدای ما…
  • وقتی «قم» ساکت است…!
آرشیو
  • تقلّب؛ نتایج و راهکارهای جلوگیری در مدرسه
  • تدریس، نگرش، کاوش در مدرسه
  • یک نکته از این معنی؛ فاضـــلابِ آمَدنیـــوز!
  • بلاهای اجتماعی تلگرامـ!
  • از رنجی که آموزگاران می برند!
  • ولگردهای مجازی!
آرشیو
  • تحلیل و بررسی
  • شبهات
  • بازگشت دوباره به “تروییکا” (۳)
  • از “تروییکا” تا “کدخدا” … (۲)
  • از “تروییکا” تا “کدخدا” … (۱)
  • قصه هایِ یک روحانیِ خسته!
  • بلاهای اجتماعی تلگرامـ!
  • امام حسن (ع) چرا صلح کرد؟
آرشیو
  • پاسخی جامع به «آنچه درباره علی نشنیده ایم» (۳)
  • پاسخی جامع به «آنچه درباره ی علی نشنیده ایم» (۲)
  • پاسخی جامع به «آنچه درباره ی علی نشنیده ایم» (۱)
  • سؤال: چرا خداوند درباره ی آفرینشم از من سؤال نکرد؟
  • شبهه: صحبت های زیبای یک بانو درباره حجاب!
  • شبهه: آیت الله طالقانی و حجاب اجباری!
آرشیو
  • قرآن و حدیث
  • متفرقه
  • سؤال: چرا خداوند درباره ی آفرینشم از من سؤال نکرد؟
  • شبهه: نزول دفعی قرآن با نسخ آیات قابل جمع نیست!
  • گفتمان فلسفه اسلامی (۳)
  • گفتمان فلسفه اسلامی (۲)
  • گفتمان فلسفه اسلامی (۱)
آرشیو
  • ۶ وزیر در Clash Of Clans !
  • ۷۰ ضربه شلاق برای مطالبه حقوق!!
  • پاورپوینت درس «دانش خانواده و جمعیت»
  • منابع ارشد «علوم قرآن و حدیث»
  • دیدار با رهبری و یک نکته!
  • العاقل یکفیه الإشاره…
آرشیو
طراحی سایت :