
وقتی «قم» ساکت است…!
ارسال در ۱۵ شهریور ۹۵ - بازدید: 1,500 مشاهدهبازدیدها: 13روزگاری در این کشور، مراجع تقلید و مجتهدین، مولد جریانات و جنبش های اجتماعی بودند. در تحولات مختلف سیاسی و اجتماعی همیشه پای یک مرجع و عالم دینی در میان بود. هر مسئله...
بازدیدها: 13
روزگاری در این کشور، مراجع تقلید و مجتهدین، مولد جریانات و جنبش های اجتماعی بودند. در تحولات مختلف سیاسی و اجتماعی همیشه پای یک مرجع و عالم دینی در میان بود. هر مسئله ی بزرگ و کوچکی در کشور و در شهر به وجود می آمد همه چشم شان به سمت مرجع بزرگ زمان یا عالم بزرگ شهر بود. هر چه او تصمیم می گرفت و بر اساس شرع بیان می کرد، به حجتی برای مردم تبدیل می گشت. امروز اما مملکت را در خواب عمیق مسئولین، آب برده است و مراجع در قم و مشهد نشسته و مشغول بررسی قواعد اعلال و کیفیت ادای صحیح حرف «ض» در «و لاالضالین» هستند. در هیچ تحولی از کشور نشانی از حوزه علمیه و به ویژه مراجع تقلید نیست. مراجعی که روزی خود مولد تحول و جنبش در کشور بودند امروز صرفا به اساتید حوزه تبدیل شده اند و کسانی که حق دارند سهم امام را دریافت کرده و در راه مطلوب آن صرف کنند. آن ها امروز صرفا به تریبونی برای حمایت از دولت تبدیل شده اند. هر از چند گاهی، برخی از مراجع چنگی به روی دولت قبل می اندازند و دولت فعلی را هدیه ای بی نظیر از جانب خدا. اینکه بعضی علما و مراجع ما اندیشه ی صحیح سیاسی ندارند و از واقعیات سیاسی کم اطلاع هستند، واقعا درست است! شاید هم به خاطر تقوا و دوری از سیاست زدگی است. هر چه هست اما امروز خوشایند نیست که علما و مراجع در قم و مشهد در گوشه ی حجره بنشینند و درس بگویند و جامعه از جهات گوناگون به قهقهرا برود و تنها ندایی که از قم بیرون بیاید «اتقوا الله» باشد و بس!
امام جمعه ی مشهد، ندای مخالفت با برگزاری کنسرت های عیاش محور در جوار حرم ملکوتی امام رضا علیه السلام سر می دهد. قم ساکت است! انسانی مذبذب، می گوید: امام رضا حریم ندارد، علم الهدی یقه پاره می کند که مشهد شهر زیارتی است و شهر عیاشی نیست، باز هم قم ساکت است! گلوی حامیان نماینده ی ولی فقیه در مشهد پاره می شود از اینکه فریاد می زنند: حریم امام یعنی حرمت گناه و علم الهدی توضیح می دهد که «با کنسرت مخالف نیستیم، با عیاشی مخالفیم» و عمامه به سری در این طرف کشور، برای زلف رنگین فلان بازیگر بدنام، نظرات علم الهدی را لگدمال می کند و می گوید باعث شرمندگی است که با فلان خانم برخورد می شود! باز هم قم ساکت است.
برجام امضا شد؛ همه جشن گرفتند. منتقدان آهسته و بلند فریاد زدند که این توافقنامه به نفع ملت نیست و دولت خفه کرد هر چه ندای منتقد است را با این جمله: «بروید به جهنم»! قم، همچنان ساکت است.
رهبری استخوان را در گلو شکسته و می گوید: «هیچ تأثیر ملموسی از برجام در زندگی مردم مشاهده نمی شود»؛ فرزند کسی از کسان در قم، نامه می دهد به ظریف که «بدون تردید قرار داد برجام با همه گفت و شنودها در شمار یکى از بهترین صورت هاى ممکن انعقاد پیمان صلح با توجّه به شرایط سخت داخلى و دشوار خارجى قلمداد مى شود» و کسی نمی گوید: «مگر ما در حال جنگ بودیم که برجام بهترین صورت ممکن در انعقاد پیمان صلح باشد»؟
هاشمی، حرف از گفتمان به جای موشک می زند. چند روز بعد، پاسخش را از رهبری می گیرد و در دوراهی خیانت یا جهالت می ماند. قم ساکت می ماند تا کسی در دماوند زبان به تعریف و تمجید از صاحب ایده ی «گفتمان به جای موشک» گشاده و بگوید: «خداوند عنایتی به شما کرده که چه بخواهید و چه نخواهید، از استوانههای این نظام هستید». استوانه ی نظام، حالا خط و نشان برای معاهده ای کشیده تا از پی آن، نیروهای نظامی کشور به قهقرا بروند. قم ساکت است و ساکت خواهد ماند.
این روزها، قراردادهای نفتی کشور را به مسیری می کشاند که مصدق و کاشانی در مبارزه با آن بودند. پذیرش توافقنامه ی FATF که باعث خودتحریمی می شود، کشور را در جریان ناامنی و ترور قرار می دهد. چپ و راست و وسط و مستقل همه دادشان درآمده است از این بی تدبیری ها! قم چه کار می کند؟ ساکت است. ربا در تمام زندگی مردم توسط بانک ها، ریشه دوانده است، آقایی می گوید: «۸۰ درصد مردم با وام و ربا به سر می برند» و نهایت اقدام عملی که انجام می دهد و تحرک و تحولی که می تواند ایجاد کند لعنت کردن کارمندان بانک هاست!
رئیس دولت در کشور، «برجام» را «هدیه الهی» و «نعمت الهی» معرفی می کند که اگر شکرش را به جای نیاوریم «عذاب» نازل می شود. قم ساکت است و کسی توضیح نمی دهد که در اسلام «نعمت» به چه معناست و «عذاب» به چه معنا! هیچ کس توضیح نمی دهد که شیخِ عمامه به سرِ رئیسِ قوه یِ مجریه یِ کشور به جاده خاکی زده است! حتی وقتی قیام حسین بن علی علیه السلام را در شهر «شور و شعور حسینی»، «مذاکره» تعریف کردند هم قم ساکت بود. قم اصلا کاری ندارد انگار که چه در این کشور می گذرد. محرم و صفری باشد و ماه رمضانی و چهار منبر و بیست روز تبلیغ برای طلبه های جوان در نقاط دورافتاده و برگزاری منظم کلاس مکاسب و امثالهمـــــ… همین ها کافی است! شاید هم حد حوزه ی علمیه همین است.
طلبه های دغدغه مند زیادی داریم که ان شاء الله بر تعدادشان افزوده شود. اما مهم آن است که سردمداران حوزه حرکت کنند! وگرنه به دعای گربه سیاه باران نمی گیرد. البته گذشت زمانی که اگر قم ساکت می شد تمام کشور ساکت بود! امروز، کسی دیگر منتظر قم نمی ماند… قم منفعل شده است! قمی که منفعل شد، به درد همان ضرب یضرب و قواعد اعلال می خورد نه هیچ چیز دیگر. والسلام
5 نظر